یک بوسه ترد و ناب تقدیم تو باد
همراه هل و گلاب تقدیم تو باد
حالا که بدت نیامد از اشعارم
این شعر بدو خراب تقدیم تو باد
یک بوسه ترد و ناب تقدیم تو باد
همراه هل و گلاب تقدیم تو باد
حالا که بدت نیامد از اشعارم
این شعر بدو خراب تقدیم تو باد
من توی حساب بانکی ام ویروس است
این مشکل مهران و من و سیروس است
با چاکرتم مخلصتم هم باقیست
فرجام نداری همه اش موس موس است
مارا به همین بهانه ها میرانند
از حومه شهر شانه ها میرانند
وقتی که ته جیب همه سوراخ است
مارا دم درب خانه ها میرانند
مرا کیفیت چای تو کافیست
درون قوری چای تو صافیست
چه شعر بیخود و بی مزه ای شد
گمانم شاعرش گیر معافیست
ما نسل عجیب و سر براهی هستیم
آرام و متین و دلبخواهی هستیم
گفتند گذشته ها سفیدی هم بود
ما دفتر ساکتیم و کاهی هستیم
از هر غزل نگفته ام ناب تری
ازنغز ترین سروده بیتاب تری
گاهی که مسافر شبی در خوابم
از ناله عاشقانه بی خواب تری
هرچند که از نگاه تو دورم من
این باور دل نیست که مجبورم من
اعجاز نگاهت پراز آرامش بود
ای شهدو عسل بدون تو شورم من
از اندک خود هزار بسیار بساز
از ریزش مو نترس و هی تار بساز
کبک شکمت قوقولی قو می خواند
با حلقه عاشقانه ات دار بساز
دنیا چقدر شاعر کودک دارد
از دانه درشت و ریز و کوچک دارد
کافیست که با مادر خود قهر کند
تا پی ببرد که ذوق اندک دارد
من با تو ازین مسیر رد خواهم شد
از این همه زودو دیر رد خواهم شد
آری تو مرا همیشه در شک دیدی
این بار ازین اسیر رد خواهم شد