۲۱
ارديبهشت ۰۱
در تو چیزی هست مثل عاشقی های محال
جنس بی سیم تو یعنی اصل سیم اتصال
من چه می دانم چرا اینقدر با تو سرخوشم؟؟
با تو که نه، با خیال تو پُرم از ایده آل
بد نگویم ؟ بد نفهمی، نیتم خیر است و بس
خاک عالم بر در دهان من که گویم ابتذال
عاقبت عشقت مرا آواره و رسوا کند
آنچه را گفتم ، یقین رد کرده حدّ احتمال
عشق باید شور و شرها را بخواباند، چطور؟؟
مثل چوبِ تَر، که از آتش شود خاکه زغال
من پُر از احساس دلتنگی ، پُر از حال بدم
کی؟ همان وقتی که رخ کج می کنی با ضدّ حال
حرف آخر اینکه عشق من به تو یعنی که من
در کنار تو به آرامش بگویم اعتدال
محمد رحیمی
۰۱/۰۲/۲۱