بر بام یک ستاره

شعر، نقد ادبی، داستان، رمان، فیلم‌‌نامه ( محمد رحیمی شاعر کودک و نوجوان)

بر بام یک ستاره

شعر، نقد ادبی، داستان، رمان، فیلم‌‌نامه ( محمد رحیمی شاعر کودک و نوجوان)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
نویسندگان

۱۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

۳۱
خرداد ۹۹

ای یار مهربان، تو چرا پاره پاره ای؟

قدِّ سهیل، دوری و اکنون ستاره ای؟

شرمنده ام که قدرتو در پیش من گم است

رنگت چرا پریده و اهل کناره ای؟

من قول می دهم که تورا هی ورق ورق

از جان بخوانمت که بدانی چکاره ای

حالم بد است و با تو مداوا میسر است

زیرا دوای درد من و راه چاره ای

در کار خیر، حاجت هیچ، آخرش چه بود؟

درکار خیر، حاجت هیچ استخاره ای

محمد رحیمی

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۳۶
محمد رحیمی
۲۸
خرداد ۹۹

مهربونی کن فراموشم کن و برگرد

من برات دلواپسی رو هدیه می آرم

حالم این روزا خرابه ، میشه باور کرد

زخم های تازه برمی داری از کارم

تو نمی فهمی که دوسِت دارم و میگم

من یه دیوونه ام،  یه بیمار خودآزارم

با ترحم هات دارم مجنون ترم میشم

جونتو بردارو دررو من یه بیمارم

لعنتی با خنده هات داری دِقَم می دی

عشق من گوشِت به من باشه، به اصرارم

وقتی این دیونگی ها اختیاری نیس

رفتنت رو به حساب تو نمی ذارم

 

محمد رحیمی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۹ ، ۱۴:۵۹
محمد رحیمی
۲۷
خرداد ۹۹

وحشت نکن از جهان پیرامونت

از عمر به باد رفته، از اکنونت

کافیست که از تبار لیلی باشی

تا ریشه کنی به باور مجنونت

محمد رحیمی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۹ ، ۱۵:۵۴
محمد رحیمی
۲۷
خرداد ۹۹

من از تو برای خود قفس خواهم ساخت

از بی کَسیَت هزار کَس خواهم ساخت

هرچند که با تو  هم جفا خواهم دید

ناچارم و از تو ، همنفس خواهم ساخت

 

محمد رحیمی

 

 

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۹ ، ۱۵:۴۶
محمد رحیمی
۲۶
خرداد ۹۹

نفسم را گرفته این بن بست

واژه هایم اسیر تکرارند

خود زنی های گاه و بی گاهم

به نظر می رسد خود آزارند

تو کجایی که ازسرم سدّها

دست های بلند، بردارند؟

هرشب این خواب های طوفانی

موج هایی غریبه می آرند

خسته ام از توهم دریا

که گرفتار موج انکارند

چشم هایم نمی شوند آرام

کورشان کن خدا، سزاوارند

ولی انگار سدّ ترک برداشت

خواب هایم چقدر حق دارند!

 

محمد رحیمی

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۹ ، ۱۶:۲۵
محمد رحیمی
۲۵
خرداد ۹۹

پدر سالار آسمانی شد.

بیایید در این تجربه جدید، دعای خیرمان را بدرقه سفرش کنیم. 

سفرت بی خطر و عاقبتت بخیر استاد، خدا قوت و خسته نباشی، دیگر کسی با بی مهری هایش، فراموش کاری هایش و ناسپاسی هایش،  شیشه دل نازکت را نخواهد شکست. پروازت در اوج.

 

محمد رحیمی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۴۰
محمد رحیمی
۲۵
خرداد ۹۹

سبزی من از تو،

آتش تو در من!

وهچنان، بال فرشتگان به آتش کشیده می شود.

تنها ربط ما با عالم بالا. انگار نه انگار که برای پرواز سکوی پرتاب لازم است.

به فرشتگان سبز جامه، عشق بورزیم و بجای آنکه قاتل جانشان باشیم،نگهبانشان باشیم، 

محمد رحیمی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۹ ، ۰۹:۲۶
محمد رحیمی
۲۵
خرداد ۹۹

بی قراری نکن طلایی من

عاشق زرد ومبتلایی من

وزن خود را نزن زمین آسان

نرو در این حراجی ارزان

حرف هایت شبیه لابه شده

جگرت هم نمادِ تابه  شده

به خودت خواهشا مسلط باش

بی توجه بمان و بی خط باش

قهر کن با تمایلات درون

این عزاخانه چیست؟ ای مجنون؟

دایما مشت کرده در مویی

فکر بد می کنی که بدبویی

این همه راهِ رفته را برگرد

عاشقم عاشقت، طلایی زرد

 

محمد رحیمی

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۹ ، ۰۱:۵۱
محمد رحیمی
۲۳
خرداد ۹۹

جنگل آتش گرفت😑

درخت سوخت😑

آهو کباب شد😑

آی آدم ها، دارید چه می کنید؟😒

محمد رحیمی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۰۳
محمد رحیمی
۲۲
خرداد ۹۹

سایه از نو بزن که با نورت

آفتاب از برای سایه شدی

محمد رحیمی

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۲۷
محمد رحیمی