بر بام یک ستاره

شعر، نقد ادبی، داستان، رمان، فیلم‌‌نامه ( محمد رحیمی شاعر کودک و نوجوان)

بر بام یک ستاره

شعر، نقد ادبی، داستان، رمان، فیلم‌‌نامه ( محمد رحیمی شاعر کودک و نوجوان)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
نویسندگان

۴ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

۲۷
تیر ۹۷

من عاشقم و رنگ به رخسار ندارم

از بعد تو با هیچ کسی کار ندارم

تو آمدی و قلب مرا بردی و اکنون

جز تو نه دیاری و نه دیار  ندارم

بی تاب ترین عاشق بی نام و نشانم

از گفتن این شعر، ببین عار ندارم

بر دارترین رشته زلف تو منم من

منصور زمان توام و دار ندارم

ای عشق بیا جسم من و جان من از تو

در ماندن خود بی تو که اصرار ندارم!!!

سر گرم تماشای جمال توام ای حور

این است که چشمی سوی اغیار ندارم

محمد رحیمی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۷ ، ۰۰:۱۶
محمد رحیمی
۲۲
تیر ۹۷

به جرم عاشقی از من تو می رنجی

برای من عزیزم، تو خود گنجی

ببخش اینکه به آزارم گرفتاری

ببخش اینکه منو آسوده میذاری

تو رو قد تموم زندگیم می خوام

می خوام با من بمونی، عشق رویاهام

خدا می دونه قلبم از تو سرشاره

نبین گاهی زبونم گرم آزاره

نه من بی تو ، نه تو بی من نمی تونیم

بدون هم ، تو این دنیا نمی مونیم

می خوام تنها فقط تو عشق من باشی

تو قلب من عزیزم تو فقط جاشی

اون آغوشت که گرم و نرمه مال من

منو با خود ببر تا اوج، بال من

به جرم عاشقی از من تو می رنجی

برای من عزیزم تو خود گنجی

محمد رحیمی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۷ ، ۱۴:۲۹
محمد رحیمی
۰۳
تیر ۹۷

سرمه نکش سرمه گران می شود

(بیش ز جنس دگران می شود)

گوشه ی چشمت غزلی عاشق است

قلب گرفتار زیان می شود

کودک احساس به صد شوق و شور

در کنشی پر هیجان می شود

سرمه ی چشم تو جنون آور است

عاشقیم فاش و عیان می شود

من بفدای تو و چشمان تو

سرمه ی تو قاتل جان می شود

از اثر جادوی چشمان تو

مست ترین چشمه روان می شود

این غزل سرمه و چشم تو شد

شاعر این شعر، نشان می شود

محمد رحیمی


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۷ ، ۱۴:۴۰
محمد رحیمی
۰۲
تیر ۹۷

عشق با گوشه ی  چشمان تو درمان دارد

قلب بیتاب، به چشمان تو ایمان دارد

با سکوتی به بلندای وجودت، دایم

لحظه ها بغض کنان ، چشم به پایان دارد

گفتی آن قهوه که در کافه سفارش دادم

معنی با تو نشستن سر پیمان دارد

سخت می سوزم و بی هیچ سخن خاموشم

گاه تنهایی من لوّلوئ و مرجان دارد

آفرین بر دل عاشق صفت مستت باد

بعد ازین عشق، ارادت به تو ای جان دارد

جان فدای تو که محبوبه ی زیبای منی

شادمان باش که این عشق نگهبان دارد

محمد رحیمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۷ ، ۲۰:۳۲
محمد رحیمی