بر بام یک ستاره

شعر، نقد ادبی، داستان، رمان، فیلم‌‌نامه ( محمد رحیمی شاعر کودک و نوجوان)

بر بام یک ستاره

شعر، نقد ادبی، داستان، رمان، فیلم‌‌نامه ( محمد رحیمی شاعر کودک و نوجوان)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
نویسندگان

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۹ ثبت شده است

۰۱
آذر ۹۹

سلام مامان، چطوره حال و بالت؟

خدایی راحت شده اون خیالت؟

خوب و سلامت رسیدی به مقصد؟

ایشالله آسودگی باشه مِن بعد

حاج آقا چی؟ حاج آقارو ندیدی؟

به سرعتِ نور حسن رسیدی؟

یعنی دیگه یادمنو فراموش؟

چراغ تو روشن و از ما خاموش؟

ولی تو اونقَدَر پُر از صفایی

که مطمئن سراغ ما میایی

گرچه هنوز گیجم و ناباورم

می خوام نشه رفتن تو باورم

از حالا ذکر شب و روزم تویی

دلیل گریه ها و سوزم تویی

دل نگرونی هات می ده عذابم

بدون تو یه کوره مذابم

چه قلب مهربون و صافی داشتی

تُو کعبه ی دلت طوافی داشتی

خوب می دونم کلاغ قصه هاتم

یقین دارم دلیل غصه هاتم

زنگ‌می زنم بهت، ولی کو جواب؟!

رفته صدای مهربونت به خواب

ما که یتیم بودیم یتیم تر شدیم

چشمای خشکیده بودیم تر شدیم

بخشیدنو تو یاد دادی به ماها

شُستی تو کینه ها رو از نگاها

راستی حالا دورهمی چطوره؟

دنیای بی درد و غمی چطوره؟

آقاجونو دیدی در اون حوالی؟

از ننه دای بگو، باهاش چه حالی؟

عمه بتولو اون ورا ندیدی؟

علی رو آغوش خدا ندیدی؟

خوش به سعادتت زیارت قبول

کنارشون، جوار عمه بتول

از اون بالا مامان، به ما دعا کن

برای ما بازم خدا خدا کن

موقتا مامان ، خدا نگهدار

یادت نره؟ بی خبرم تو نگذار

 

محمد رحیمی

 

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۹ ، ۱۱:۵۱
محمد رحیمی