۲۸
خرداد ۹۹
مهربونی کن فراموشم کن و برگرد
من برات دلواپسی رو هدیه می آرم
حالم این روزا خرابه ، میشه باور کرد
زخم های تازه برمی داری از کارم
تو نمی فهمی که دوسِت دارم و میگم
من یه دیوونه ام، یه بیمار خودآزارم
با ترحم هات دارم مجنون ترم میشم
جونتو بردارو دررو من یه بیمارم
لعنتی با خنده هات داری دِقَم می دی
عشق من گوشِت به من باشه، به اصرارم
وقتی این دیونگی ها اختیاری نیس
رفتنت رو به حساب تو نمی ذارم
محمد رحیمی
۹۹/۰۳/۲۸
سلام. نظر