بر بام یک ستاره

شعر، نقد ادبی، داستان، رمان، فیلم‌‌نامه ( محمد رحیمی شاعر کودک و نوجوان)

بر بام یک ستاره

شعر، نقد ادبی، داستان، رمان، فیلم‌‌نامه ( محمد رحیمی شاعر کودک و نوجوان)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
نویسندگان
۲۳
آبان ۹۶

جلوه کن وحدت وجود دلم

مهر پیشانی سجود دلم

تو که باشی همیشه همواره است

دل کولی به عشق آواره است

بودنت تکیه گاه عاشق هاست

بهترین امتحان وامق هاست

تو خودت مطلع غزل هایی

تو که احلی من العسل هایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۶ ، ۲۲:۴۰
محمد رحیمی
۲۲
آبان ۹۶

مبتلایم فقط به درد خودت

عشق در انحصار فرد خودت 

ساکن دائم دلم شدی و

من گرفتار دوره گرد خودت

با تب عشق آتشم زده ای

تا بسوزم به عشق سرد خودت

عاقبت می رسانیم جایی

که شوم لایق نبرد خودت

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۶ ، ۰۱:۴۱
محمد رحیمی
۲۲
آبان ۹۶

به تو دل باخته ام بادل من ناز نکن

خواهشا بی من ازین قله تو پرواز نکن

در کنار تو جهانیست پر از  راز شگفت

بی جهت فاصله را ممتد و ممتاز نکن

کوک کن ساز موافق که زمان بی رحم است

بیش ازین عشق به آن پوسته ابراز نکن

پل نبوده است دلم تا تو از آن رد بشوی 

دست بردار و ازین مرحله آغاز نکن

زخم هایی که به جانم زده ای خوب نشد 

عاشقی پیشه کن و زخم نویی باز نکن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۶ ، ۰۰:۰۰
محمد رحیمی
۲۰
آبان ۹۶

گل از باد خزان آزرده خاطر می شود وقتی

دل پروانه آن آغوش خوشبو را برد از یاد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۶ ، ۱۸:۰۸
محمد رحیمی
۲۰
آبان ۹۶

پای هر مطلب ما نکته اخلاقی توست

جرم ما نیست همه از نفس ساقی توست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۶ ، ۱۶:۵۰
محمد رحیمی
۱۹
آبان ۹۶

از همه دل بریده ام تا به تو متصل شوم

لطف کن و مرا ببین تا به تو مستقل شوم

صورت زعفرانیم می دهد از دلم خبر

جفت بریده آمدم تا به تو متصل شوم

من اگر از تو بگذرم لایق تو نبوده ام

ای بفدای چشم تو اخم کنی خجل شوم

با تو کمال می رسد جاه و جلال می رسد

مرگ زوال می رسد چون به تو منتقل شوم

از تو که دور می شوم ابر بهار می شوی

با همه شوق و اشتیاق کوچه به کوچه گل شوم

با تو گلاب قمصرم بی صدف از تو گوهرم

دانه پوکم و فقط در طلب تو هل شوم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۶ ، ۱۵:۳۱
محمد رحیمی
۱۹
آبان ۹۶

بیا با هم داد بزنیم 

تا بشنون صدامونو

وقتی بالا نمی برن

فرشته ها دعامونو

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۶ ، ۱۳:۳۳
محمد رحیمی
۱۶
آبان ۹۶

به تماشای تو در آینه پرداخته ام

آن تویی را که خودم در نظرم ساخته ام

بی بدیلی تو به فتانی و حسن آرایی

وای بر من که توهم زده دل باخته ام

بارها خشم برآورده به خود شوریدم

باز تصویر تو را ساخته پرداخته ام

کار صد عاقل فرهیخته هم شاید نیست

چاره سنگ که در چاه دل انداخته ام

خواب ها علت تکرار تو در آینه اند

گاه با چشم نخوابیده به تو تاخته ام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۶ ، ۱۳:۱۵
محمد رحیمی
۱۰
آبان ۹۶

زمینم زدی تا بلندم کنی

سرم را زدی سربلندم کنی

من از خاکساری به عرش آمدم

به شوق تو از خاک فرش آمدم

تو گفتی که حیف است اینجا نمان

سپردی که اوجت فقط آسمان

به من یاد دادی که پرواز کن

وگفتی که از بال آغاز کن

مهاجر شدم چون تو می خواستی

شدم سالک جاده ی راستی

هوا در سرم بود و خالی شده

دل رفته حالی به حالی شده

مرا رنج های تو رنجور کرد

زمانی مرا از دلت دور کرد

ولی دوره رنج هایت گذشت

هوا خواهی گنج هایت گذشت

سرم را بریدی که عاشق شوم

و در اوج سرما شقایق شوم

سرم را برای تو بر داشتم

بجایش دل و عشق را کاشتم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۶ ، ۰۰:۰۹
محمد رحیمی
۰۸
آبان ۹۶

خودتو خسته نکن ماهی باش

نمون اینجا با دلت راهی باش

توی تاریکی مگه  نوری هست؟

عاشق رفتن و آگاهی باش

تو بمونی دل من می میره

واسه در جا زدنت می گیره

روزای آخر فصل رفتنه

بخودت بیا که زودش دیره

می دونم که من مقصر میشم

وقتی که اسیری و تو زندونی

هی پیش خودت میگی چرا نگفت؟

آخرش تویی که تنها میمونی

عاشقم نباش عزیزم رد شو

واسه التماس من تو سد شو

منو از خودت برون تا زوده

کم نذار و با دلم هی بد شو

خودتو خسته نکن ماهی باش

نمون اینجا با دلت راهی باش


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۶ ، ۱۷:۴۸
محمد رحیمی