بر بام یک ستاره

شعر، نقد ادبی، داستان، رمان، فیلم‌‌نامه ( محمد رحیمی شاعر کودک و نوجوان)

بر بام یک ستاره

شعر، نقد ادبی، داستان، رمان، فیلم‌‌نامه ( محمد رحیمی شاعر کودک و نوجوان)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
نویسندگان

۳۳ مطلب با موضوع «طنز کلاسیک» ثبت شده است

۲۷
فروردين ۹۷

خواب دیدم که گربه ای شده ام

و تو موش کثیف و پررویی

من به دنبال کشتنت بودم

می دویدی ز ترس هر سویی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۷ ، ۱۹:۲۴
محمد رحیمی
۰۶
دی ۹۶

بالاخره بارونم امسال اومد

هوای اصفهان یکم حال اومد

گرد و غبار و با خودش شست و برد

اول دی بهار باحال اومد

درسته این بارشا خیلی کمه

اما ترافیک شد و اخلال اومد

پنجره ها ی دوجداره گفتند

حیفه بابا چرا به اجمال اومد؟

قیرو گونی کارا و ایزوگامی

به هم می گفتن زد و اقبال اومد

ویروس سرماخوردگی گریه کرد

نوبت خنده های اطفال اومد

نفهمیدم گرونی تخم مرغ

تو این میون چطوری خوشحال اومد؟

بارونو عشقه نرو تو سیاست

بالاخره بارونم امسال اومد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۶ ، ۱۹:۵۶
محمد رحیمی
۰۶
دی ۹۶

حال خوشی دارم و باور نکن

سخت گرفتارم و باور نکن

وضع دلم خوب و ردیف و خوش است

حبس به زندانم و باور نکن

از تو چه پنهان شده ام عاشقت

مرثیه می خوانم و باور نکن

روده من راست ترین روده است

بی غم هر نانم و باور نکن

بهتر ازین چیست که تو رفته ای؟

سخت پریشانم و باور نکن

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۶ ، ۱۹:۱۹
محمد رحیمی
۲۰
آذر ۹۶

پشتک و وارو میزنی؟خوب میشه حالت ؟بزن

لگد به یارو میزنی؟خوب میشه حالت ؟بزن

برو یه دکتری.کسی.بلکه عوض شه حالت

سرخودی؟دارو میزنی؟خوب میشه حالت ؟بزن

تو قایقت نشستی و خشکیده آب دریا؟

مفتکی پارو میزنی؟خوب میشه حالت ؟بزن

دوس داری که خیال کنی طاووس پا قشنگی؟

دم داری.جارو میزنی؟خوب میشه حالت ؟بزن

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۶ ، ۱۸:۳۱
محمد رحیمی
۱۳
آذر ۹۶

وقتی که سواد شاعری کم باشد

شعرش همه گونه سست و مبهم باشد

پس ذوق برای شاعران کافی نیست

باید که شرایطش فراهم باشد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۶ ، ۱۲:۱۴
محمد رحیمی
۱۳
آذر ۹۶

شرمنده دلبری خیالی شده ام

البته اسیر ماست مالی شده ام

یعنی تو خیال کن توهم زده ام

بیتاب رخ جنابعالی شده ام

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۶ ، ۱۱:۵۱
محمد رحیمی
۱۰
آذر ۹۶

ترا در خواب هایم می شناسم

چرا در وقت بیداری غریبی؟

شبیه به بزرگی در دل خواب

ولی وقتی که بیدارم تو سیبی

خودت گفتی که خیلی ساده هستی

ولی کارت شده ظاهر فریبی

من از ده کوره بالایم و تو

زبانم لال اهل دزاشیبی

منم گنجشک بی مقداروخاکی

ولی تو محشری چون عندلیبی

بمیری توی خوابم چون قذافی

بیایم ختم تو تا ملک لیبی


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۶ ، ۱۵:۵۵
محمد رحیمی
۲۹
آبان ۹۶

دلبر من خیلی ازم شکاره از چیزی طفلکی خبر نداره

خبر نداره کارمن تمومه آفتاب عمرم لب پشت بومه

بهش نگفتم که نمونده فرصت باید بشم پابه رکاب هجرت

فکر میکنه از چش من افتاده رسمی شده پیام سردی داده

چطور بهش بگم خدا نگهدار من چی بودم براش به غیر آزار؟

مدتیه فقط عذابش دادم آبی نبود فقط سرابش دادم

یه سنگینی که روی شونه هاش بود علت اشکی که رو گونه هاش بود

وقتی ندارم که بترسم از مرگ پاییزه و آخر عمر یک برگ

جواب اون طرف باشه بعد موت یا شایدم دادن بهم یه تایم اوت

بگو باید چه شکلی آماده شه جواب اشکاش چجوری داده شه؟

خوبه بگم دلم ازت شاکیه حرفای مشکوکی ازت حاکیه

این چطوره؟بگم پشیمون شدم ازم گذشته خنگ و نادون شدم

یعنی اگه بگم که خیلی حیفی بهم نمیگه با تو داره کیفی؟

آهان یه دعوا زرگری بدم نیس فحاشی و دری وری بدم نیس

این دم مرگی مث آدم بمیر توی تنور یه عمره موندی خمیر؟

بهش بگو یواش یواش چجوری باید بری یه راه خیلی دوری

بگی مقدر شده زودتر برم موضو اینه باید که زودتر برم

اشکاشو در میاری با فین و فین یه مدتم مریضه میشه غمگین

تو مردی و میان به خواستگاریش میگذره که میری و جا میذاریش

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۶ ، ۰۰:۵۴
محمد رحیمی
۲۵
آبان ۹۶

اگر دیدی که حالت گشته ناجور

بدون نت شدی حیران و مخمور

عزیز من شدی معتاد گوشی

وجودت را ازین نکبت بکن دور

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۶ ، ۲۱:۵۵
محمد رحیمی
۲۹
مرداد ۹۶

حرف هایت قشنگ و تکراریست

کامیون شکل دیگر گاریست

وعده هایت اگر چه روغنی اند

لحن این عشق کوچه بازاریست

تابه ذهن من سکوت نکرد

ظاهرش محض آبرو داریست

آمدی مثل سایرین و برو

قفل قلبم عجیب زنگاریست

فرد خاصی نبود منظورم

این ترشح دلیل بیکاریست





۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۰۶
محمد رحیمی