دلم داره از غصه داغون میشه
چقد دورم از اون فروغ نگات
تو از پشت کوه بلند اومدی
من شب زده از طلوع چشات
نموندی و گفتی سفر بهتره
دوباره شب اومد که سردم بشه
نبردی منو در سفر با خودت
یه کاری که تسکین دردم بشه
تو بارفتنت این رو یادم دادی
شبا قلب عاشق ترک می خوره
حواست به عشقت نباشه یه وقت
نگهبان قلبت کلک می خوره
دلم داره از غصه داغون میشه
چقد دورم از اون فروغ نگات
تو از پشت کوه بلند اومدی
من شب زده از طلوع چشات