بر بام یک ستاره

شعر، نقد ادبی، داستان، رمان، فیلم‌‌نامه ( محمد رحیمی شاعر کودک و نوجوان)

بر بام یک ستاره

شعر، نقد ادبی، داستان، رمان، فیلم‌‌نامه ( محمد رحیمی شاعر کودک و نوجوان)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
نویسندگان
۲۹
مرداد ۹۶

کنار منزل لیلی نشستم

نفهمیدم چه شد شیشه شکستم

به من گفتند شیشه دوجداره است

حماقت کارها داده به دستم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۵۲
محمد رحیمی
۲۹
مرداد ۹۶

یک بوسه ترد و ناب تقدیم تو باد

همراه هل و گلاب تقدیم تو باد

حالا که بدت نیامد از اشعارم

این شعر بدو خراب تقدیم تو باد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۰۹
محمد رحیمی
۲۷
مرداد ۹۶

اتل متل تو توله

یارو ازم ملوله

یه گوشه کز کرده و

خودش رو کرده لوله

شادی و شور و خنده

تو جاش نمیره دنده

بوق میزنن ماشین ها

پرایده خیلی گنده

پلیس بسرعت باد

به سمت ماشین میاد

بجای حل مشکل

گواهینامه میخواد

دنده یهو جا میره

ماشین روی پا میره

پراید من با زنجیر

تو پارک ناجا میره



۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۰۵
محمد رحیمی
۲۶
مرداد ۹۶

فکر کن شاعری و تیز بیا محفل ما

کمتر از قبل بخوابی بشوی همدل ما

موتور شعر به امثال تو روشن گردد

پس بیا پا بزن ای دوست .تو با هندل ما

شعرهای تو خداییش همه آبکی اند

لااقل غرق کن از موج خودت ساحل ما

حرف ها پشت سر شاعریت بوده و هست

ما که لالیم بیا شعر بخوان محفل ما

شعرها مال خودت نیست؟مهم نیست که نیست

تو خودت وزنه شعری چه غم از دمبل ما


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۳۵
محمد رحیمی
۲۳
مرداد ۹۶

گریه نکن چون که خدا عاشق است

آب خودش مشتری قایق است

هیچ بلم در دل امواج نیست

چون که بلم نازک و نالایق است

آینه با آینه یکجور نیست

آینه گه گاه نماد دق است



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۰۴
محمد رحیمی
۲۳
مرداد ۹۶


چون کوه که بد نام کند باد هوا را

سر داد که رسوا کند آن بی سرو پا را

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۳۳
محمد رحیمی
۲۲
مرداد ۹۶

داشت می آمد به سمت من ولی تردید داشت

گرچه بر عشقی که دارد دایما تاکید داشت

مثل دریا چند روزی ساحلش آرام بود

ظاهرش آرام بود و باطنش تشدید داشت

خوب می دانست قلبم می تپد با عشق او

عشق را می خواست اما لحن او تهدید داشت

کوی احساسش پر از عطر خوش ایثار بود

صد هزار افسوس شک در جان او تقیید داشت

مرگ بر الفاظ زیبایی که قلبم را شکست

ننگ بر این عشق ها که حالت امید داشت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۲۵
محمد رحیمی
۲۰
مرداد ۹۶

تصمیم گرفته ام که بیکار شوم

هرچند که این تازه ترین کار من است




۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۳۴
محمد رحیمی
۲۰
مرداد ۹۶

ای نام تو بهترین سرآغاز

بی غمزه برای من نکن ناز

سنگین شده گوشم از کهولت

بیخود زده ای تو زیر آواز


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۰۴
محمد رحیمی
۲۰
مرداد ۹۶

دلم مثل خیابانی که داغ است

و تابستان امانش را گرفته

تبش را برده بالا تا بسوزد

به نامردی زبانش را گرفته

تنش درگیرخط های موازیست

خطوطش آسمانش را گرفته

گرفتارجنون ترمز است و

صدای بوق جانش را گرفته

به من گفتند می آید کسی که

اجل از او زمانش را گرفته

و او مثل تنوری سنگداراست

ولیکن جبر نانش را گرفته





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۶ ، ۱۷:۵۶
محمد رحیمی