زمین را با زمان درگیر تر کن
جوانی دلم را پیر تر کن
مرا از بارش برفش مترسان
خدایا گشنه ام را سیر تر کن
زمین را با زمان درگیر تر کن
جوانی دلم را پیر تر کن
مرا از بارش برفش مترسان
خدایا گشنه ام را سیر تر کن
هوا دلگیر بود و ابر هم بود
زمین بی تاب بودو صبر هم بود
ولی باران خودش را کرد پنهان
نپرسیدی که آخر امر هم بود؟؟
برای عشق هابیلی بیاور
کتاب شرح و تاویلی بیاور
کمی با ابرهه درگیر تر شو
بیا طیرا ابابیلی بیاور
دور نزدیک
خیلی نزدیکم و از تو دور دورم
دستمو بگیر که بیدست تو کورم
اگه دوس نداشتی که پیشت بمونم
چرا من مسافر جاده نورم؟
بگو داخل شدنم نداره مشکل
منم اون تشنه که دل بسته به ساحل
موج مهربونی تو واسم خبر کن
تا گلویی تر کنه تشنه ترین دل
غم این شیشه نه این حصارو بشکن
لحظههای تلخ انتظار و بشکن
واسه رفتن دل من راضی نمیشه
این سکوت تلخ انتظار و بشکن