خودت را کرده ای بد جور اسکل
پر از شکی و تردید و توکل
فقط این کار اسکل هاست لاغیر
شدی در گیر این دور و تسلسل
خودت را کرده ای بد جور اسکل
پر از شکی و تردید و توکل
فقط این کار اسکل هاست لاغیر
شدی در گیر این دور و تسلسل
فشارت رفته بالای تحمل
گذشته کارت از حد توکل
مگر یک معجزه در کار باشد
به هرصورت توسل کن توسل
به من گفتند باید شاد باشی
شبیه ماهی آزاد باشی
تویوپ خنده را پر باد تر کن
بجای انکه در غمباد باشی
کنار منزل لیلی نشستم
نفهمیدم چه شد شیشه شکستم
به من گفتند شیشه دوجداره است
حماقت کارها داده به دستم
دلم ضعفید وحالم شد دگرگون
کلاغ قصه هایم خورده صابون
به منقارش حسابی کف نشسته
وجای قارقارش خونده آخ جون
دلم درسایه مهرت خنک شد
نبودی صورتم کک روی مک شد
ولی از بخت بد حتی تلگرام
علی رقم نبود ایکس هک شد
جهان را چشمهایت خیره کرده
تمام فاتحان را چیره کرده
ببر کرمان خود را در فرابورس
که از عشق تو جانش زیره کرده
نگفتی با تو هستم تا ته عشق
اسیر حلقه دست تو هستم
دروغت را کجا بردی که عمریست
به پای این دروغ تو نشستم
به گوش من رسیده ناز کردی
و حس تازه ای آغاز کردی
مگر با من سر یاری نداری
چرا پس راه فرعی باز کردی
سبک سنگین نکن هی میوه هارا
کمی ورکش به پاها گیوه هارا
شپش پشتک زند در جیبت ای دوست
بیا اصلاح کن تو شیوه هارا