۰۳
اسفند ۹۷
راه گلو را بست، بغض نفس گیری
من تازه فهمیدم، بد جور در گیری
کابوس شب در خواب، کابوس بیداری
با اینهمه کابوس، از فکر من سیری
وقتی دلت لرزید، ای کاش می دیدی
صحرای محشر شد، مجنون زنجیری
دیشب جوان بودم، از آرزو سرشار
امروز برف آمد، نفرین برین پیری
این شعر تلخم را، وقتی که می خوانی
یعنی تو همچون من، درگیر تفسیری
محمد رحیمی
۹۷/۱۲/۰۳