۱۴
دی ۹۷
من بیایم گل من، با تو ، به مهمانی ها؟؟
تا تو آسان نروی سمت پریشانی ها؟؟
عشق من، دست خودم نیست ، بهم می ریزم
جنگ برپاست بدون تو، نمی دانی، ها
هی بپیچان و برو این ور و آن ور، بی من
پس چه شد آن دل شیدا و غزل خوانی ها؟؟
من بدون تو درین خانه بمانم تا کی؟!
تا که کافر بشود در تو مسلمانی ها!!!؟؟
یک شب از جانب شیراز ، تو را میخواهند
یک شب از منطقه خرم گیلانی ها!
دل من بی تو پر از پرسه آیا شده است
با تو باشم برود بی سر و سامانی ها
دست بردار ازین گشت و گذارت بی من
تا به پایان برسد دوره اشکانی ها
محمد رحیمی
۹۷/۱۰/۱۴