۳۰
مهر ۹۷
می دونی دستم اومد که خیلی عاشق منی
توی خلوت خودت محو دقایق منی
به خودت بیا عزیزم اگه لایق منی
توی موج بی قراری اگه قایق منی
خودتو جدی نگیر اگر چه من هلاکتم
دارم آتیش می گیرم با اینکه خیلی ساکتم
تو خودت خوب می دونی سری بودم توی سرا
نه حالا که مدیون این پاهای پر ترکم
تو یه عاشق کش زیبایی و من شکارتو
شب و روز تور تو پهنه ، اینه کار و بارتو
می دونم اسیرتم ولی بازم میام پیشت
آره من دیونه تم صیدمو بی قرار تو
میدونم دوسم داری عاشقمی خیلی زیاد
منو یک شب نبینی خواب توی چشمات نمیاد
چه کنم وقتی میام برام بازم ناز می کنی
نازتو می خرم و جونمو می سپرم به باد
الهی خوشت بیا که من دوست دارم زیاد
الهی خوشت بیاد که من دوست دارم زیاد
محمد رحیمی
۹۷/۰۷/۳۰