۲۷
دی ۹۶
دوباره داری بازی در میاری؟
دوس داری سر بسرم بذاری؟
عاشقی این بازی هارو نداره
خیلی بدی اشکمو در میاری.
نوبتیم که باشه من به جاتم
یه عکس گم شده توی چشاتم
شبونه از پیشت میرم بی خبر
دلیل لرزیدن شونه هاتم
عاشقی یعنی غم و اشک و ماتم
یه عمری تنهایی و دوری از هم
چه خوبه داری منو جا میذاری
معنی نداره حسی گنگ و مبهم
از حالا خاطرت برام عزیزه
نه عاشقی نه جنگ و نه و ستیزه
معتدله دمای دوستت دارم
قلب من از عاشقی می گریزه
۹۶/۱۰/۲۷