۰۶
دی ۹۶
چیزی نمانده بود که با من تو بد شوی
می خواستی نمانی و از عشق رد شوی
من سد شدم که سیل تو آرام تر شود
تو از نود گریخته بودی که صد شوی
گفتم بگو اعوذ برب خدای عشق
نزدیک بود نگویی و سهم حسد شوی
تقصیر من نبود دلت مال جمع بود
رفتی و آمدی که مدارا بلد شوی
حالا بمان و عاشق من شو شبیه من
بی عشق از جوار دلم مسترد شوی
۹۶/۱۰/۰۶