شعله بزن شعله که داغم کنی
منصرف از نور چراغم کنی
خاک نسوزم چه غم از اینکه تو
راهی صد کوره داغم کنی
پیش خودت فکر نکن باختی
این چه گلی بود که پرداختی؟
پخته شوم هرچه حرارت دهی
ذوق کنی اینکه مرا ساختی