۲۷
فروردين ۹۶
دیگر تمام موی سیاهم سپید شد
لذات با تو بودن من نا پدید شد
حالا تو نیستی و شد آیینه دشمنم
اصل امید وار دلم نا امید شد
آن سو تویی که آنطرف جوی مانده ای
با خود بگو که عاقبت سرو بید شد
پر بود در نگاه تو تردید و التهاب
باران به محض رفتن تو هم اسید شد
دیگر جزیره ماند و من و خاطرات تو
با آن دلی که پیش خودش رو سپید شد
۹۶/۰۱/۲۷