۳۰
بهمن ۹۵
حال و هوای دور و برش ناگوار بود
وقتی به جای ابر بهاری غبار بود
چیزی نمانده بود به جشن شکوفه ها
هرچند قصه قصه دنباله دار بود
کز کرده بود گوشه پنهان آسمان
خورشید در اسارت یک ابر تار بود
این انتظار سخت امان در میاورد
آخر بهار سبز به دردش دچار بود
بادی وزید و بارش باران شروع شد
هر قطره پیک هزاران بهار بود
خورشید از اسارت ابر آمد و خودش
احساس کرد گل همیشه بهار بود
۹۵/۱۱/۳۰