جوشش
گم شده در ردیف قافیهها
شعر حیران و بیسرانجامم
بیجهت از تو میکند تقلید
روح کالی که برده آرامم
یک شب از این حصار بی تکلیف
دل به امواج دور خواهم داد
عاقبت این من پریشان را
از حصارش عبور خواهم داد
شعرهایم دوباره جوششیاند
زیر رگبار دردهای بزرگ
آه یوسف برادرانت کو؟
وای بابا برادران یا گرگ؟....