بر بام یک ستاره

شعر، نقد ادبی، داستان، رمان، فیلم‌‌نامه ( محمد رحیمی شاعر کودک و نوجوان)

بر بام یک ستاره

شعر، نقد ادبی، داستان، رمان، فیلم‌‌نامه ( محمد رحیمی شاعر کودک و نوجوان)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
نویسندگان

۲۰ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

۱۴
تیر ۹۶

بهم خبر رسیده حالت بده

نگفته بودی که خیالت بده

نگفته بودی زدی جاده خاکی

بگو کجا هستی چه حالی ؟با کی؟

دور بر دلت کی داره پرسه؟

اون کیه که حال تو رو می پرسه؟

پیر که بشی از چشا زود میوفتی

از دلایی که دل نبود میوفتی

دلت رو اون رفوزه ها میشکنن

عشقتو مثل کوزه ها میشکنن

شنیده ام دلت برام می سوخته

هرکی دلم رو دزدیده فروخته

حالا ولی رفتی پی عشق و حال

رفتی پی عاشقی های محال

تنگ توام یه روز میشه سفالی

وقتی شکستنش میگم چه حالی












۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۶ ، ۱۵:۵۴
محمد رحیمی
۱۲
تیر ۹۶

از هر غزل نگفته ام ناب تری

ازنغز ترین سروده بیتاب تری

گاهی که مسافر شبی در خوابم

از ناله عاشقانه بی خواب تری 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۸:۰۵
محمد رحیمی
۱۲
تیر ۹۶

هرچند که از نگاه تو دورم من

این باور دل نیست که مجبورم من

اعجاز نگاهت پراز آرامش بود

ای شهدو عسل بدون تو شورم من

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۷:۵۹
محمد رحیمی
۱۱
تیر ۹۶

از شور نمک های توشیرین شده بیمار

لیلی شده در گیر فشار دم دیدار

بس کن متلک های خودت  را دل مجنون

از دست تو فرهاد رسیده است به فریاد 

ای دادم و بیداد.

بی رحمی و صیاد

..............................






۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۶ ، ۲۳:۰۲
محمد رحیمی
۰۹
تیر ۹۶

از اندک خود هزار بسیار بساز

از ریزش مو نترس و هی تار بساز

کبک شکمت قوقولی قو می خواند

با حلقه عاشقانه ات دار بساز

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۶ ، ۱۶:۵۷
محمد رحیمی
۰۹
تیر ۹۶

دنیا چقدر شاعر کودک دارد

از دانه درشت و ریز و کوچک دارد

کافیست که با مادر خود قهر کند

تا پی ببرد که ذوق اندک دارد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۶ ، ۱۶:۵۳
محمد رحیمی
۰۶
تیر ۹۶

من نبودم دنیا پراز خالی بود

 قبول کنین یه شکل بی حالی بود

من اومدم نشاط اومد بالبخند

قندون خالیتون شده پر از قند

روز تولدم رسیده از راه

در ششم تیر اومدم قرص ماه

شوخی مو جدی بگیرین بدم نیس

هزارتا تعریف بکنین صدم نیس

شاید بدونین کی بود این رحیمی

چه زود میشین با شاعرا صمیمی











۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۶ ، ۲۱:۳۸
محمد رحیمی
۰۵
تیر ۹۶

دلت را عید باران کن

و تقدیمش به یاران کن

که سیمرغت به قاف آمد

وخندان در طواف آمد.

نشستی پای یارب ها

ونالیدی تو در شب ها

هلال ماه ابرویت

چه خندان است در کویت

مبارک باد عید آمد

وغم ها ناپدید آمد


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۶ ، ۰۰:۰۳
محمد رحیمی
۰۲
تیر ۹۶

بهم زدی قرارتو

بگو چته عزیزم

بهم بگواشکامو باز

چرا به پات  بریزم

وقتی منو جا میذاری

بگو چه کیفی داره

پیش خودت نگفتی که

چشمای حیفی داره

یه روز میشه که شب پیشش

کم میاد از سیاهی

چی به سرتو میاره؟

شوخی چش براهی

من دیگه میرم تو بمون

هرچه میخواهی دیر کن

این دل بی معرفتو

جوون نذار و پیر کن

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۶ ، ۲۰:۴۰
محمد رحیمی
۰۲
تیر ۹۶

یه حوض آب و کاشی

وقت چیه ؟نقاشی

بدنبال هویجه

خرگوشی که می کشی

خدا اگه نمی خواس

دنیارو رنگ و وارنگ

چشمای ما نمی دید

این همه رنگ قشنگ

جوجه و مرغ و خروس

بره و گاو و ماهی

گل های ناز و زیبا

کبوترای چاهی

این همه رنگ دنیا

لطف خدای یکتاس

راستی خدا خوبم

خالق زیبایی هاس

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۶ ، ۱۴:۵۰
محمد رحیمی