نمی خندم

نمی خندم ولی لبخند دارم

غم نان و غم فرزند دارم

من و غم، ربطمان پیوند خونی است

کرونا دیر آمد، قند دارم

 

محمد رحیمی

منحنی

خداوندا به ما فقری غنی دِه

به خطّ رشد ما یک منحنی دِه

هوا بد جور گرم است و نفسگیر

به ما یارانه گیران ، بستنی دِه😊

 

محمد رحیمی

برام سخته

وعشقم سخت دلگیره خدایا

دل از غم هاش می میره خدایا

برام سخته که حالش رو بپرسم

زبون در بند زنجیره خدایا

محمد رحیمی

شادی

خدایا سال نو بدتر نباشد

مرتب چشم مادر تر نباشد

غم نان و غم جان کم نداریم

غم دل های نا باور نباشد

محمد رحیمی

بی دندان

نه می خندم نه می خندانم امروز

نه فکر چونم و چندانم امروز

دهانم را مرتب می مکم من

غم انگیز است بی دندانم امروز

روبرو

مرا با می  پرستان روبرو کن

خلاصم از حصار آبرو کن

اگر آسوده خاطر بوده ام تو

به قلبم تیغ هشیاری فرو کن

ناز شست

بجای تو انار اینجا نشسته

لبم با عشق تو شد باز و بسته

اگر امشب بیایی ناز شستت

بیا ای ناجی قلب شکسته

غمی نیست

زمستانی ترین رنگ بهارم

مرا اینگونه می کاهی؟ غمی نیست

نه بارانی نه برفی معنیش کن

بگو اینگونه می خواهی؟ غمی نیست

امل

برایش کوزه و گل آفریدند

کنارش عشق و بلبل آفریدند

اگر گفتند کارت عشق بازیست

چرا معشوق امل افریدند؟؟

روی اعصاب

حضورت روی اعصاب است همچین

تمام نقشه بر آب است همچین

چرا قدر خودت را کم گرفتی؟

واین افسانه در خواب است همچین